اتفاقات گذشتند و تموم شدند، ولی زخمهاشون همیشه هستند. فکر میکنم پدرم نمیتونند برام جهاز بخرند؟ چرا میتونند، ولی ناراحتیام از این ه که نمیخوان، چون پول من براشون مهم ه. دردناک ه، پدرم منتظرند من در دوران طرحم درآمد ۶۰-۷۰ میلیونی داشته باشم و به ایشون بدم پولهام رو. و میدونم تا طرح نرم و تا پول ندم به پدرم، من آزاد نمیشم. :)
ازدواج نمیکنم، ازدواج نخواهم کرد، زخمی که از محبوب خوردم اسکارهای عمیقی تو دلم جا گذاشته. رفتاری که از همه دیدم، ج. ، پدرم، همه همه .
برخلاف همه، مامانم دلسوزانه من رو برای خودم میخوان
درباره این سایت