خب حقیقتش این ه که منم الان باید یاری داشتم و با یاری با هم در قرنطینه بودیم، ولی با رد انتخابم توسط خانواده از یک سو، و با تغییر شناخت و احساساتم نسبت بهش از سوی دیگه، الان در فاز سینگل فور اِوری و کی میاد منو دوست داشته باشه و کسی دوستم نداره، نشستم با بغض عکس دو نفری دوستامُ لایک می‌کنم و فکر می‌کنم برای دوران پیری‌ام حتماً یه گربه و سگ باید داشته باشم.

حالا البته هر روز خودم رو که تو آینه می‌بینم می‌گم چه دختر خوشگلی ولی خب، چادر هم مزید بر علت تنهایی‌مون شده. عمیقاً از اینکه پسرها فقط دخترهای ی و آرایش کرده رو انتخاب می‌کنند، حتا مذهبیاش، دلم می‌شکنه .


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها